-
شرح حال امروز من ( راز دل من از زبان جبران خلیل جبران)
دوشنبه 18 خردادماه سال 1388 19:17
And a woman who held a babe against her bosom said, "Speak to us of Children." And he said: Your children are not your children. They are the sons and daughters of Life's longing for itself. They come through you but not from you, and though they are with you yet they belong not to you. You may give them...
-
دوست داشتن را فریاد بزنیم
شنبه 16 خردادماه سال 1388 21:47
When U Were 15 Yrs Old, I Said I Love U ... U Blushed.. U Look Down And Smile وقتی 15 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم ...صورتت از شرم قرمز شد و سرت رو به زیر انداختی و لبخند زدی... When U Were 20 Yrs Old, I Said I Love U ... U Put Ur Head On My Shoulder And Hold My Hand ... Afraid That I Might Dissapear ... وقتی...
-
رحم کن ای نفس من (۱)
جمعه 15 خردادماه سال 1388 01:08
چرا گریانی ای نفس من؟ تو که به ناتوانیم آگاهی ! تا کی فریاد می زنی ؟ من جز عبارات بشری چیزی ندارم تا رویاهایت را به تفسیر کشم مرا بنگر ای نفس من سراسر زندگیم را از تعالیم تو پر کرده ام بیندیش که چگونه در رنج بوده ام زندگیم را به دنبال تو بوده ام قلبم فرمانروا و سلطان من بود اما اکنون یوغ بندگی تو را بر گردن دارد صبرم...
-
آوای عاشقانه دل من (۳)
یکشنبه 10 خردادماه سال 1388 21:46
اکنون کجایی ای خود دیگر من ؟ آیا در این سکوت شب بیداری ؟ بگذار نسیم پاک تپش و مهربانی جاودانه قلبم را به تو برساند. آیا چهره ام را بیاد می آوری ؟ آن تصویر مشتاق تر از خود من نیست که اندوه دیری است سایه بر شادمانیم گسترانده است. زاری و گریه چشمانم که زیباییت را می نمایاند پژمرده است و لبانم را که با بوسه هایت شیرین شده...
-
آوای عاشقانه دل من (۲)
جمعه 8 خردادماه سال 1388 12:20
به یاد می آوری آن لحظه ای را که برای وداع آمدی و بوسه هایی بر لبانم جای دادی؟ آن بوسه به من آموخت که فروبستن لبها در برابر عشق اسراری الهی را پنهان می کنند که زبان از گفتن آنها عاجز است. آن بوسه آغاز آهی عظیم بود همچون دم قدرتمندی که بر انسان خاکی دمیده شد . آن آه راهمان را به جهانی روحانی راهنما شد تا شکوه روحمان را...
-
آوای عاشقانه دل من (۱)
سهشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1388 17:51
کجایی ای محبوب من ؟ آیا در بهشت هستی و آب گل هایی را می نوشی که تو را می بینند؟ چونان مادری که کودک بر سینه چسبیده اش را می نگرد. یا در خلوتگاه خود نشسته ای . آنجا که برای پاکی ات قربانگاهی بنا کرده ای و قلب و روح مرا چونان قربانی تقدیم می کنی؟ یا در میان کتاب ها حکمت آدمی را می جویی آن هنگام که از دانایی الهی لبریزی؟...
-
من دوست داشته میشوم، پس هستم. فلسفه من اینه. (سکس و فلسفه)
یکشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1388 21:18
جان: حالا قلبت تاپ تاپ میکنه؟میخوام ترا در آغوش بگیرم. مریم: چرا مردها همهاش میخوان جسم زنرو تسخیر کنند؟ جان: برای این که میخوام عشقمو ثابت کنم. مریم: تصاحب تن، عشقه؟ جان: من عشقبازی میکنم، پس هستم. فلسفه من اینه. مریم: من دوست داشته میشوم، پس هستم. فلسفه منم اینه. جان: میخواستم در آغوشات بگیرم، اما تو ......
-
(فریاد مورچه ها) فیلمی که من را تحت تاثیر قرار داد.
یکشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1388 19:40
فیلمنامه، تدوین و کارگردانی: محسن مخملباف موسیقی: کریج پروس بازیگران: محمود شکرالهی، مه نور شادزی،… تهیه کنندگان: وایلد بانچ خانه فیلم مخملباف کشور: هند ۳۵ میلی متری پخش بین الملل: کمپانی وایلد بانچ خلاصه داستان: دختری که به خدا باور دارد، عاشق مردی است که به خدا باور ندارد. آن ها تصمیم می گیرند، برای ماه عسل به هند...
-
سه سال خاطره
جمعه 11 اردیبهشتماه سال 1388 09:34
هنوز طنین موسیقی بنیامین بهادری در نوروز ۱۳۸۵ در گوشم هست . آن روزهای بارونی عید در مسیر شمال وقتی شیشه ماشین هایی که از ما سبقت می گرفتند پایین بود می شد به راحتی شنید : دنیا دیگه مثه تو نداره . نداره نمی تونه بیاره .... حالا سه سال گذشته سه سال عاشقی برای من و چند روزیه که آلبوم جدیده بنیامین ۸۸ اومده . دوباره همه...
-
من هم یک مرد مردادیم (نقدی بر سوپر استار)
سهشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1388 20:21
رنگ و لعاب دادن به رخدادهایی که به شمایلی از داستانهای پریان طعنه میزنند و ریختن اسلوب چنین روایتهایی در ظرف زمان معاصر خیلی راحت میسر نمیشود. «سوپر استار» به گونهای از مولفههای داستانهای پریان تبعیت میکند، فرشتهای کم سن و سال سر راه هنرپیشهای فاسد، الکلی ظاهر میشود تا با پند و اندرزهایی که مناسب...
-
ترانه بی کلام
پنجشنبه 27 فروردینماه سال 1388 22:49
در ژرفای روح من ترانه ایست بی کلام که در بذر قلبم می زید او نمی خواهد بر صفحه نقش بندد. او حس مرا به پنهان بودن می بلعد و بر لبانم هم جاری نمی شود. چگونه می توانم آن را بخوانم؟ از آن در هراسم که با زمین و زمینی بیامیزد برای چه کسی آن را بخوانم؟ که از ترس گوش های بد شنو در خانه روحم جا گرفته است. آن هنگام که با چشمان...