گنبدهای فیروزه ای

Email : Soofastaei@entc.org.ir

گنبدهای فیروزه ای

Email : Soofastaei@entc.org.ir

احساس امروز من ... سبز

هر گاه مهر به شما اشاره کند دنبالش بروید .

حتی اگر گذرگاهش سخت و ناهموار است .

و وقتی بال هایش شما را در بر می گیرد اطاعت کنید .

حتی اگر شمشیری که در میان پرهایش پنهان است شما را زخمی کند .

و اگر با شما سخن گفت او را باور کنید .

گر چه صدایش  رویاهای شما را بر آشوبد چون باد شمال که باغ را ویران می کند .

زیرا محبت در همان لحظه که با شما صحبت می کند شما را به صلیب می کشد .

و هنگامی که شما را می پرورد شاخ و برگ فاسد شده را هرس می کند .

و هنگامی که بر فراز بالاترین درخت زندگی تان می رود سر شاخه های نازکی را که جلوی آفتاب می لرزند نوازش می کند . همان وقت به ریشه هایتان که در خاک فرو رفته می رسد و ان را در ارامش شب تکان می دهد .

محبت چون دسته های درو شده گندم شما را در آغوش می گیرد .

و شمارا می کوبد تا عریان شوید .

و می بیزد تا از پوسته های خود رها شوید .

و می ساید تا مثل برف سفید شوید .

و می ورزد تا نرم شوید .

انگاه شما را به آتش مقدس می سپارد

تا نان مقدس شوید بر خوان مقدس خداوند . 

 

*** جبران خلیل جبران ***

(تائو ت چینگ ) متنی فراسوی زمان

 

 

سال پیش وقتی مهربانترین دوستم کتاب تائو ت چینگ را به من پیشنهاد کرد تصوری جز متن اندیشمندانه و کهن که راهکارهایش در دالان های غبار گرفته تاریخ پوسیده است نداشتم. ولی حالا که ماهها با این کتاب کوچک زندگی کرده ام متنی یافته ام فراسوی زمان که درک برخی از قسمتهای آن در اعصار جدید نیز جای مکاشفه دارد. 

تائو ت چینگ یا دائو د جینگ یک متن کهن چینی با قدمتی بیش از ۲۰۰۰ سال است . این اثر کوتاه اما بسیار ژرف در طول سالیان بر فرهنگ تمدن و اندیشه چینیان و بسیاری از کشورهای مرتبط با آنها تاثیر عمیقی گذارده است به طوری که بسیاری آن را روح و جان چینیان نامیده اند. تائو که معنای راه و طریقت است عصاره و مفهوم اصلی تائوت چینگ می باشد و سرچشمه اندیشه و مکتب تائوئیسم است. 

نگارش این متن کهن را به لائوتزو یا لائودزو نسبت می دهند که در حدود ۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح و همزمان با کنفوسیوس می زیسته است. لائوتزو که معنای مرشد پیر و یا استاد پیر است لقبی بوده که به این فرزانه چینی داده اند. بر اساس مدارک تاریخی او تاریخ نگار و کتابدار امپراتوری جو بوده است. 

 

خواندن کتاب تائوت چینگ را به تمامی دوستانم توصیه می کنم . این کتاب در ایران توسط آقای فرشید قهرمان ترجمه شده و نشر مثلث آن را به چاپ رسانده است.

احساس امروز من ... یاسی

دوباره تو کنارمی 

 

هوای بوسه با منه 

 

تمام آرزوی ما همین به هم رسیدنه 

 

دوباره تو سکوت من صدای خنده ساز شد 

 

شنیدن صدای تو برای من نیاز شد 

 

دوباره با نگاه من نگاه تو یکی شده 

 

دوباره از تو مردنم شبیه زندگی شده 

 

به هر دری که می زنی دوباره مقصدت منم 

 

دوباره می رسم به تو به هر دری که می زنم 

 

آشی از سفره نامجو

این ترانه رو از نامجو دوست دارم . فکر می کنم نخود لوبیای این آشش از دیگر کاراش پخته تره : 

 

 عقاید نوکانتی از آن من 

شقایق نرماندی از آن تو 

حلاوت و بی صبری از آن من 

عشق پانزده سانتی از آن تو 

ماکارونی تمبر هندی از آن ما 

خیابان شهید قندی از آن ما 

قبری که بهش می خندی از آن ما 

ذکاوت و رندی از آن ما 

...کوکوی دو شب مانده از ان ما  

کپی پدر خوانده از آن ما 

خلقت ناخوانده از آن ما 

کلفتی پرونده از آن ما 

دولت شرمنده از آن ما 

ملی پوش بازنده از آن ما 

انتقاد سازنده از آن ما 

شاید که آینده از آن ما..."

پدیده ای از جنس نامجو

 

 

محسن نامجو یک پدیده است. گذشت چند سال از ظهور او، چیزی از پدیده بودنش کم نمی کند. ساختار شکنی در موسیقی و تلفیق ریتم های موسیقی سنتی با ریتم های جاز و بلوز، استفاده از اشعار شعرای کلاسیک مثل حافظ و مولانا به سبکی غیر متعارف، که نظیر آن را قبلا از اسلاف او مانند گروه اوهام شنیده بودیم، و خواندن اشعار هجو و طنز آمیز و انتقادی با موضوع اجتماعی از ویژگی های برجسته  موسیقی نامجو هستند. محسن نامجو در دید عوام و خواص اندکی خل وضع به نظر می رسد. طرفداران موسیقی های سنگین سنتی، هنجار شکنی های او را نمی پسندند. عربده ها و اصوات نامتعارف ( مثل صدا واق واق سگ)  که از مشخصه های موسیقی اش هستند، به مذاق هر کسی خوش نمی آید. حتی شاید بعضی ها این سیاق خواندن اشعار بزرگان کهن ادبیات را، نوعی هجو و تمسخر بدانند. اما با همه این مخالف ها، باز هم محسن نامجو یک پدیده است. نابغه ای که موسیقی را به خوبی درک و لمس کرده است. همین که توانسته به چنین تلفیق خوبی از ریتم های سنتی و بلوز دست یابد برای اثبات نبوغ او کافی است. هر جا ریتم موسیقی سنتی از نظر شنونده کسل کننده می شود، نامجو با یک تغییر ماهرانه، ریتم را به سمت ریتم بلوز شیفت می کند و هر وقت بلوز می آید که گوشخراش شود، به طور نامحسوسی ناگهان موسیقی به یکی از دستگاه های سنتی ایرانی تغییر می کند. نامجو شعر کهن پارسی را نیز به خوبی درک کرده و موفق می شود شور و شعف عارفانه حافظ یا مولانا را در قالب موسیقی عجیب خود به خوبی به تصویر بکشد. حتی در آن قطعه ای که بعضی از آیات قرآن را به سبک خیلی غیر متعارفی خوانده است و باعث اعتراض محفل قرآنی هم شد، به خوبی توانسته حالت ترساننده و انذار دهنده  آن آیات را به تجسم در آورد.