خیلی سنگینی میکند این سرِ روی شانهها. پرِپر است با صداها و کلمهها و
جملهها و حرفها. پر از دل خوش سیری چند و به کجای این شب تیره
بیاویزم...همهچیز هی دارد دوره میشود آن تو. حرف و حرف و حرفهایی که
بیرون نمیآید و هی توی سر برای خودش میچرخد. قصههای روزانه که هی با
جزییات برای خود تکرار میشود انگار که ترس از فراموشی باشد. قصههای
روزانه که هی تکرار میشود برای دیگری انگار که مثلا باد به گوشش برساند.
همهچیز از پاها شروع میشود. ضربه قدمهایی که زده روی تن شهر و پلههایی
که بالا رفته و سرپایینی که دویده تا نیمکتی که رویش نشسته و چمنی که پا
رویش دراز شده و میزی که آرنج رویش گذاشته و مبلی که رویش دراز کشیده و
گرمای نوازشی که زیر انگشتان دستش بوده و دستهایی که معجزهگر بوده و قلبی
که زده و آغوش مهربانی که بوده و حرصی که خورده و حسادتهایی که کرده و
فحشهایی که داده و غصههایی که خورده و خندههای ته دلی که کرده و
روزمرههایی که زندگی کرده و دوستی و دشمنی که کرده و راز و نیازهایی که
کرده و عشق ممنوعهای و حرفهایی تو گلو مانده و اشکهایی خشک شده ، همه چیز
آمده جمع شده توی سری که روی شانهها سنگینی میکند. کاش میشد وقت خواب
سر را گذاشت توی یک ظرف آب خنک، که تا صبح هر چه هست سپرده شود به آب.
:: شاید بارها و بارها توی کتابفروشی از کنار «دوست بازیافته» رد شده باشی و اندازه و حجم کم کتاب چنان بوده که رغبت چندانی برات ایجاد نکرده که اون رو برداری و ورق بزنی. ولی اگه تابهحال این کتاب رو نخوندی، خوشحال باش که حالا میتونی از خوندنِ یه داستان خیلی خوب (که بهسختی بهش میشه گفت رمان و یا داستان بلند) با پایانی بس شوکه کننده لذت ببری.
هانس عزیزم، این وضع را خدا مُقدر کرده و شرایطی خلاف خواستِ من به وجود آورده و تو باید مرا همینطور که هستم بپذیری. سعی من این بود همهی این چیزها را از تو مخفی نگه دارم، اما باید میدانستم که نمیتوانم برای مدتِ زیادی تو را فریب بدهم و باید شهامت این را میداشتم که پیش از اینها مسئله را با تو در میان بگذارم. اما آدم ترسویی هستم. تحمل این را نداشتم که تو را برنجانم. با اینحال، همهی تقصیر به گردن من نیست؛ تو دربارهی دوستی چنان آرمان باشکوهی داری که انطباق با آن برای هر کسی که باشد بسیار مشکل است. هانس عزیز من! تو از این آدمهای خاکی بیش از اندازه توقع داری. سعی کن حرف مرا بفهمی و مرا ببخشی تا بتوانیم باز با هم دوست باشیم.
دوست بازیافته / فرد اولمن / ترجمهی مهدی سحابی / نشر ماهی / 112 صفحه / 2000 تومان
:: «آمریکا» غیر کافکاییترین رمان کافکاست! رمانی پُر دردسر و با دو سه تا اسم مختلف. کافکا از این کتاب به «مفقودالاثر» یاد کرده. فصل اول رمان به اسم «آتشانداز» بهصورت مستقل چاپ میشه ولی بعدِ یه مدت بخشهایی از رمان توی آتشسوزی از بین میره و ...
کافکا، نویسندهی متولد پراگ که هیچوقت به آمریکا سفر نکرد، صد سال پیش جامعهی آمریکا رو همونجوری ساخت که امروز هست. جامعهی که آدمها با خیال «بهشت گمشده» بهش مهاجرت میکنند و وقتی درگیر زندگی و روابط اجتماعی و سختی و مشکلاتش میشوند میبینند که در عین خوب بودن ولی خیلی متفاوت بوده با اون چیزی که توی ذهنشون بوده.
کشور آمریکا حتی یک قرن پیش دورنمای بسیار زیبایی داشته که کافکا با ورود کشتی مهاجران اروپایی به نیویورک و دیدن مجسمهی آزادی اون رو به زیبایی تصویر کرده.
از وقتی که یه کمی درگیر مسایل مربوط به «ویرایش و ویراستاری» شدم چشمم فقط دنبال جای درست ویرگول و نقطه و چسبیدن «ها» به فلان و بیسار شده! طرف توی سن و سال ما دو تا بیامدبلیو و پنتهاس تو فرشته داره و اونوقت من دلم به این خوشه که بدونم آنها رو باید «آنها» نوشت!
دو سه خطِ بالا رو گفتم تا به این نکته برسم که بهنظرم یکی از کم ایرادترین کتابهایی که امروز از لحاظ ویرایش توی بازار هست مربوطه میشه به «نشر ماهی». بدون شک اگه نکات ویرایشی رو ندونی و یا بهش حساس نباشی از خوندن کتاب و پیگیری داستان لذت میبری ولی میشه کتابی رو هم خوند و از ترجمه و ویرایش خوب و درستنویسی و علامتگذاریهای صحیحش، حالی کرد مبسوط و خوشبختانه نشر ماهی اینکار رو انجام میده.
آمریکا / فرانتس کافکا / ترجمهی علیاصغر حدادی / نشر ماهی / 300 صفحه / 6500 تومان
ایران در چه زمینه هایی در جهان مقام اول را دارد؟
گرچه در بسیاری از پارامترهای مثبت در رده آخرین کشورهای دنیا و متاسفانه در بسیاری از گزینه های منفی در رده اولین های دنیا هستیم ... اما در برخی زمینه ها ی مثبت هم رتبه مناسبی در دنیا داریم که دانستنش برای حفظ روحیه مان خوب است. به این امید که با تلاش و کوشش و اعتماد به نفس و علاقه به حفظ داشته های مثبت ملی میزان اونها را روز به روز افزایش بدیم چراکه سرزمین ایران متعلق به ایرانیان است و بدست توانای ایرانیان افتخارات بیشتری کسب خواهد شد.
1. بیشترین تولید پسته
2. بیشترین تولید خاویار
3. بیشترین تولید خانواده توت
4. بیشترین تولید زعفران (80% کل تولید جهانی)
5. بیشترین تولید زرشک
6. بیشترین تولید میوه آلویی (از قبیل شفت و گیلاس وغیره)
7. بالاترین دمای ثبت شده روی سطح زمین (70.7 درجه سانتیگرد در کویر لوت)
8. بیشترین تلفات انسانی در سرما و کولاک برفی (4000 نفر در کولاک سال 1350 کشته شدند، میزان بارش برف 8 متر در 5 روز)
9. بزرگترین وارد کننده گندم
10. بیشترین آمار فرار مغزها !
11. بیشترین نسبت زن به مرد در مدارس و دانشگاه ها (1.23 زن در مقابل هر مرد)
12. بالاترین میزان تشعشات زمینی، با شدت سالانه 260 میلی سیورت در رامسر (مقایسه = یک عکس رادیوگرام سینه 0.05 میلی سیورت، میدانهای اطراف چرنوبیل 25 میلی سیورت)
13. بیشترین تعداد زمین لرزه های بزرگ (بالای 5.5 ریشتر)
14. دقیق ترین تقویم دنیا (تقویم جلالی)
15. بیشترین مصرف مشتقات تریاک و هروئین (امریکا بیشترین مصرف کوکایین را دارد)
16. بیشترین تعداد تغییر پایتخت در طول تاریخ (تهران سی و دومین پایتخت ایرانست)
17. کهن ترین کشور دنیا (تاسیس شده در 3200 سال قبل از میلاد مسیح)
18. میزبان بزرگترین جمعیت مهاجر جهان (اکثرا عراقی و افغانی)
19. بزرگترین تولید کننده فیروزه
20. بزرگترین منابع روی در جهان
21. بزرگترین تولید کننده و صادر کننده فرش های دست بافت (75% کل تولید جهانی)
22. بیشترین شتاب پیشرفت تولید علم و تکنولوژی در جهان (340000% رشد در طول 37 سال 1349-1387، شتاب رشدی یازده برابر متوسط جهان در سال 1388, رشد سالانه کنونی 25.7%)
23. بزرگترین سیستم بانکی اسلامی (کل سرمایه 236 میلیارد دلار)
24. بالاترین میزان وابستگی به انرژی (بیشترین اتلاف انرژی در جهان)
25. بزرگترین منابع انرژی هیدروکربن (گاز و نفت با هم، با ارزش 14000 میلیارد دلار بر حسب قیمت جهانی 75 دلار هر بشکه نفت)
26. بالاترین تناسب ذخایر به تولید برای نفت در جهان (با میزان تولید کنونی ایران معادل 89 سال ذخایر نفتی دارد)
27. ارزانترین پایتخت جهان (طبق تحقیق شبکه خبری سی ان ان تهران ارزانترین پایتخت جهانست)
28. بزرگترین فوران چاه نفت در تاریخ (نشت چاه نفتی قم در سال 1335 سه ماه ادامه داشت با فوران روزی 125000 بشکه نفت، ارتفاع فوران 52 متر، مقایسه با نشت نفتی خلیج مکزیک و با خروج سه ماه 53000 بشکه در روز)
29. بالاترین آلودگی دی اکسید گوگرد در هوای شهری
30. قدیمی ترین منبع مصنوعی یا ساختگی آبی جهان با قدمت 2700 سال (قنات گناد آباد هنوز هم آب 40.000 نفر را فراهم میکند)
31. بزرگترین مجموعه جواهرات در جهان (جوهرات شاهی ایران در موزه بانک مرکزی ایران بزرگترین گنجینه جوهرات جهانست)
32. کهن ترین امپراتوری جهان (هخامنشیان اولین ابرقدرت تاریخ بودند و در اوج قدرت بر 44% کل جمیعت جهان حکومت میکردند که این بالاترین درصد جمیعت تحت یک دولت در تاریخ هم هست)
33. بیشترین تعداد تلفات در جنگ شیمیایی (100.000 کشته و 100.000 زخمی در جنگ با صدام، ایران همچنین دومین رتبه تلفات تاریخ را بر اثر سلاح های کشتار دست جمعی بعد از ژاپن دارد)
34. بیشترین تعداد و تناسب مذهب شیعه در جهان (89% جمیعت ایران)
35. بالاترین رشد مصرف گاز طبیعی
36. بیشترین رشد تعداد خودروهای گازسوز
37. بیشترین عمل زیبایی انجام شده در جهان
38. بیشترین آمار طلاق در جهان
این کتاب ترکیبی است از افسون و جادو، توصیفات زیبا و دقیق و شخصیت هایی شاد و زنده. در واقع این رمان، دنباله کتاب شکلات است که در آن، قهرمان داستان به همراه دخترش در دنیای انسان های عادی با چالش های تازه ای روبه رو می شوند. نوشتن این کتاب که با الهام گرفتن از یک شکلات فروشی آغاز شد، چنان شفاف و عمیق، زندگی را از درون یک مغازه شکلات فروشی توصیف می کند که خواننده لحظه به لحظه خود را در فضای داستان می یابد. دردهای شخصیت های این رمان، همان مشکلات آشنای روزمره ما انسان ها است و نهایتا آنچه بیشتر از طلسم و جادو، این مشکلات را کمرنگ می کند انسانیت و همدلی قهرمانان داستان است.
قهرمانان کتاب شکلات و کفش های آبنباتی، خواننده را دعوت می کنند تا مجددا با بخش هایی از شخصیت خود آشتی کند، بخش هایی را که دنیای مدرن نپذیرفته و انسان متمدن به اجبار آنها را واپس رانده است. شور و نشاط، آزادی، شادی و عشق را می توان در زندگی این افراد لمس کرد و تاثیری که بر اطرفیانشان می گذارند به سادگی قابل درک است.
جملاتی شیرین از کتاب کفش های آبنباتی:
· می دونی! خوشگلی در اصل هیچ ربطی به قیافه نداره، درباره رنگ مو یا سایز یا شکل نیست، همه اش اینجاست، به نوع راه رفتن و صحبت کردن و فکر کردن آدم بستگی داره.
· جادو اینه که راست بایستی، مستقیم در چشم مردم نگاه کنی، لبخندی کشنده به طرفشون پرتاب کنی و بگی گورت رو گم کن، من فوق العاده ام.
· اسم گذاشتن روی یک چیز یعنی به آن قدرت دادن، یعنی معنایی احساسی به آن بخشیدن.
· سری اندک خمیده، گام برداشتنی با اعتماد به نفس، لباسی فراخور آن لحظه و هر کسی می تواند زیبا به حساب بیاید. تقریبا هر کسی.
· مادر بودن یعنی در ترس زندگی کردن.
· خیلی سخت است هنگامی که مردم فقط وقتی دوستت دارند که شخص دیگری باشی.